گزارشی متفاوت درباره سگ ها؛ به سگ های ولگرد غذا ندهید!
به گزارش وبلاگ کوجی هامی، دیدن سگ های لاغر و گرسنه در کنار جاده های بین شهری که برای غذا مشغول پارس کردن هستند دیگر منظره ای تکراری است. نایلون حاوی پسمانده غذایی را که مسافری کنار جاده انداخته می کشند و فرار می نمایند. کمی پایین تر چند سگ دیگر وسط جاده می آیند و با صدای ترسناک ترمز ماشینی دوباره به اطراف می دوند. این حیوانات که به وفاداری و مهربانی معروفند حالا به گفته محمدعلی یکتانیک کارشناس و فعال محیط زیست به معضلی خطرناک برای محیط زیست تبدیل شده اند.
به گزارش ایران، این روز ها جاده های شمالی تهران مانند تلو، حصارک و جاده لشکرک پر از سگ های ولگرد است. آن ها حالا آنقدر زیاد هستند که نمی گردد ندیدشان. لابد از خود می پرسید خب چه اشکالی دارد که همه جا باشند وقتی در کشور های دیگر هم همین طور است؟ اما محمدعلی یکتانیک با انتقاد از غذا رسانی به سگ های شهری می گوید: غذا دادن و پشت کردن به حیوان نه تنها یاریی به سگ ها نمی نماید بلکه با این کار فلاکت یک حیوان را ضربدر تعداد توله های آن ها می کنیم و تعداد سگ هایی را که بی غذا و بی پناهگاه خواهند ماند، تصاعدی بالا می بریم. ما در ایران با جمعیت میلیونی سگ طرف هستیم.
او که بواسطه چند سال فعالیت از نزدیک چرخه طبیعی زندگی در حیات وحش را دنبال می نماید از خسارت هایی که ازدیاد سگ ها به طبیعت وارد می نماید، می گوید: رها شدن سگ در طبیعت یک معنی دارد و آن اینکه یعنی زیستگاه، تصرف شده است. آن ها پوشش گیاهی و مار و مارمولک و موش صحرایی را از بین می برند و از این گذشته حق زندگی برای پستاندار دیگری هم در قلمرو آن ها وجود ندارد. انگار یکسری شکارچی با سلاح سرد فرستاده باشیم به طبیعت.
او با توجه به مشاهداتش می گوید، حتی اطراف تالاب و دریا هم به قرق سگ ها درآمده که باعث می گردد ویروس کشنده و لاعلاج دیستنپر از سگ به گربه سانان مانند ببر و پلنگ و شیر و حتی گرگ و فک هم منتقل گردد: ما تعداد زیادی فک را در خزر به خاطر این بیماری از دست داده ایم. من در قشم از نزدیک دیده ام که آن ها به لاک پشت پوزه عقابی هم حمله می نمایند؛ حیوانی شدیداً در معرض انقراض که 25 سال طول می کشد بالغ گردد. این لاک پشت برای تخم گذاری از خلیج مکزیک به قشم می آید، اما تا از آب بیرون می آید مورد حمله سگ ها قرار می گیرد. ما حیوان دوست هستیم، ولی نمی توانیم فقط به یک گونه توجه کنیم.
یکتانیک از ساعت ها پیاده روی در جنگل برای رهاسازی حیوانات وحشی مصدوم می گوید و از نگرانی مواجهه این حیوانات با سگ ها: بچه شغالی داشتیم و می خواستیم در جنگل رها کنیم. تا دم غروب گشتیم جایی پیدا کنیم که سگ در آنجا نباشد. در واقع برای انواع حیوانات و رهاسازی آن ها هم مشکل داریم. همان طور که جای عقاب و پلنگ در خانه نیست جای حیوان اهلی هم در طبیعت نیست.
سگ ها اولین حیوانات اهلی شده توسط انسان هستند و قرن ها تحت مالکیت انسان بوده اند تا اینکه تعدادی از آن ها از این سرپرستی خارج و تکثیر شدند.
فربد خاکپور دامپزشک حیات وحش می گوید: سگ [به شکلی که می شناسیم] هرگز در طبیعت وجود نداشته است. انسان گرگ خاکستری را اهلی کرد و طی قرن ها موجودی به نام سگ به وجود آمد. درنتیجه رشد تمدن و زیاد شدن غذا در شهر و روستا و فراوری پسماند باعث افزایش منابع غذایی برای سگ های ولگرد شد. در واقع محل هایی که برای دپوی زباله ایجاد شد تبدیل شد به منبع تغذیه سگ ها. حالا جمعیت آن ها به موازات جمعیت انسان رشد نموده است و به گفته خاکپور به ازای هر هفت نفر یک سگ وجود دارد که می گردد یک میلیارد سگ.
خاکپور معتقد است در کشور های درحال توسعه معضل سگ ولگرد معضلی معین است و به عنوان یک اولویت در شهرنشینی مورد توجه قرار گرفته است: در کشور های پیشرفته هیچ حیوان اهلی نباید زندگی آزاد داشته باشد و زندگی آزاد مختص حیوانات حیات وحش است. او از مقابله سیستماتیک با این معضل در کشور های مختلف می گوید: در ایالت متحده تله های سیانوری برای این سگ ها در نظر می گیرند، یعنی سگ در لحظه دریافت غذا، سیانور به دهانش اسپری می گردد یا از شلیک مرگبار مستقیم با کالیبر مناسب استفاده می نمایند که حیوان زجرکش نگردد. در استرالیا از طعمه سمی که از گیاهان بومی گرفته می گردد و روی همه پستانداران تأثیر ندارد استفاده می نمایند..
اما این ها آخرین راه چاره برای برخورد با این معضل است. کار های تأثیرگذار بیشتری وجود دارد که می تواند از ازدیاد این حیوان در طبیعت جلوگیری کرد. خاکپور می گوید: غذا رساندن به حیوانات در کشور هایی مانند امریکا و استرالیا جرم است، اما در ایران جرم انگاری نشده است. نه فقط سگ، در بعضی کشور های اروپایی مثل ایتالیا اگر به کبوتر غذا بدهید تا 400 یورو جریمه می شوید. در واقع به حیوانات وحشی و اهلی نباید غذا رسانی بگردد. چون اگر اهلی است باید جمعیتش متعادل باشد، وحشی هم باید خودش غذا پیدا کند. درواقع تنها به حیوانات اهلی که مالک دارند غذارسانی می گردد.
او مدیریت درست مراکز پسماند مانند فنس کشی را هم از ملزومات کنترل جمعیت حیوانات می داند. فربد خاکپور از ضعف مدیریت پسماند در ایران می گوید و کار های ساده ای مثل سر ساعت بیرون گذاشتن سطل زباله و استفاده از سطل های مکانیزه که یکی از دلایل چنین مدیریتی، نرساندن غذا به حیوانات است: متأسفانه در کشور ما موج اشتباهی برای حمایت از سگ ولگرد ایجاد شد که یکی از دلایل آن سوء مدیریت و سوء آموزش بود. درواقع به مردم و دانش آموزان، آموزشی در خصوص تفاوت حیوان اهلی، حیوان اهلی ولگرد و حیوان وحشی داده نشده است.
وی با اشاره به اینکه ایران بزودی یکی از بالاترین نرخ های سگ ولگرد در جهان را از آن خود خواهد نمود، می گوید: در همه جای جهان پناهگاهی وجود دارد که در آن سگ ها زنده گیری می شوند. آن ها دو ماه فرصت دارند که به وسیله شبکه های اجتماعی، سایت و بیلبورد با ذکر خصوصیات و عکس، صاحبی برای خود پیدا نمایند، اما اگر کسی پیدا نشد، حیوان را با روش های کم درد و با مرگ آرام از بین می برند تا جا برای سگ های جدید باز گردد و حق داشتن صاحب برای سگ های زیبا و جوان و خوش اخلاقی که در طبیعت تنها مانده اند وجود داشته باشد.
او از ورود سگ های ولگرد به مناطق چهارگانه حیات وحش و آسیب جدی آن ها به این مناطق می گوید تا حدی که حتی با دوربین های تله ای که در اعماق مناطق از یوز و خرس عکسبرداری می نمایند هم می توان سگ ها را دید: سگ ولگرد چهار متولی دارد؛ وزارت کشور، سازمان دامپزشکی، حفاظت محیط زیست و وزارت بهداشت. این چهار متولی هیچ کدام وظیفه خود را درست انجام نمی دهند. اگر یکی از آن ها برای کنترل این شرایط فشار می آورد شاید باقی سازمان ها هم آگاهانه تر برخورد می کردند. سازمان حفاظت محیط زیست مسئول حفاظت از حیاط وحش و مناطق چهارگانه است، اما در این رابطه مماشات می نماید، چون ارگان قدرتمندی نیست. متأسفانه به جای اینکه برخورد علنی صورت بگیرد روی عواطف مردم موج سواری می گردد.
سال هاست که در ایران سگ کشی رخ داده، اما هیچ وقت به نتیجه نرسیده است. سپهر سلیمی فعال حقوق حیوانات معتقد است این کار اساساً کارایی ندارد و تکرار نسخه ای قدیمی است: باید به این نکته توجه داشت که این مسأله اساساً محیط زیستی و حقوق حیواناتی نیست، بلکه یک مسأله کاملاً تجاری است. سگ یک تجارت است که پیمانکاران شهرداری و شهردار ها در آن دخیل هستند. همانطوری که زباله در شهر های عظیم در اختیار یکسری افراد خاص است و کسی نمی تواند به این مسأله ورود کند، سگ کشی هم از همان جنس است.
او معتقد است هیچ پیمانکاری که در این زمینه فعالیت می نماید حاضر به توقف این شرایط و کنترل جمعیت سگ های شهری نیست: این مسأله باید کاملاً علمی آنالیز گردد. ما از موجود زنده و شرایط زیستی حرف می زنیم که برای هر منطقه متفاوت است. قطعاً هر کس بخواهد نسخه واحدی در خصوص سگ های تهران و حاشیه جنگل و بیایان های یزد بدهد حرف درستی نزده است.
او شرایط مناسب زیستی هر حیوانی را دلیل ازدیاد آن می داند و به کنترل نشدن پسماند انتقاد می نماید. سلیمی معتقد است باید شرایط را کنترل کرد تا چرخه بی فایده فراوری مثل بالا و کشتن متوقف گردد: دستگاه نظارتی باید وارد بگردد و ببیند بودجه سگ کشی کجا هزینه شده؟ چرا هیچ وقت جمعیت حیوانات شهری به تعادل نرسیده است؟ چرا روش درست را پیدا ننموده اند؟ سگ کشی جواب نمی دهد. باید تصمیمات بر اساس پژوهش باشد و اراده ای جدی برای این کار وجود داشته باشد. آن ها آسیب می رسانند، آن ها گاهی ترسناک می شوند، آن ها در طبیعت گونه ای مهاجم به شمار می آیند، اما مقصر آن ها نیستند؛ حیواناتی وفادار که قرن ها و هزاره ها به یاری ما آمدند و حالا در حاشیه جاده ها به دنبال پسمانده غذای مسافری می گردند که از پنجره ماشینش به بیرون پرت نموده است.
منبع: فرارو