آنالیز تحولات صنایع دستی از چند منظر ساختاری و مدیریتی و تعاریف و مفاهیم

به گزارش وبلاگ کوجی هامی، خبرگزاری مهر/ براساس خبرهای واصله، آنالیز تحولات صنایع دستی از چند منظر ساختاری و مدیریتی و تعاریف و مفاهیم صورت گرفت.

آنالیز تحولات صنایع دستی از چند منظر ساختاری و مدیریتی و تعاریف و مفاهیم

صنایع دستی یا به گفتار و نوشتار بهتر هنرهای صناعی هنری برخاسته از بطن فرهنگ اصیل، غنی و بارور مردمان ایران است که وسعت آن پهنای سرزمین ایران، پیشینه آن، به بلندای تاریخ و جایگاه آن در قلب و روح و روان صنعتگران پرمایه، با ذوق و اهل کمال و معرفت ایران است. هنرهای صناعی، بخشی از هنرهای سنتی است که جلوه کاربردی یافته و نمایشگر روح هنرهای سنتی است.

صنایع دستی به عنوان کاربردی ترین هنر ایران که هزاره های متمادی برای گروه کثیری از مردم، بخشی از فراوریات مورد احتیاج جامعه را تأمین می نماید حافظ ارزش های متقن فرهنگی این مرز و بوم است. صنایع دستی با لحاظ خصوصیات ذکر شده پلی میان اقتصاد و فرهنگ است. با توجه به توسعه این هنر صنعت میتوان گامی در جهت اشتغال زایی و معرفی فرهنگ اصیل ایران برداشت که با دارا بودن زمینه های فرهنگی، بومی و با تکیه بر دانش تجربی می تواند نقش موتور محرک مالی باشد و به عنوان پیشه ای اشتغال زا، کم هزینه نقش مهمی در اقتصاد مقاومتی و امنیت ملی دارد.

آنالیز ها نشان می دهد با تمام ظرفیتهای مفروض در کشور، مسائل و مسائل مدیریتی، تغییرات ساختاری متعدد، بی توجهی سیاست گذاران، ضعف و کاستی های نظارتی و حمایتی بین بخشی، این هنر صنعت را در شرایط مطلوب در سمت عرضه و تقاضا قرار نداده است.

بنابراین صنایع دستی در حوزه های حمایتی، سیاستی، برنامه ای و هماهنگی بین بخشی شرایط مطلوبی ندارد و برای دستیابی به افقی، روش مداخلات هدفمندی را لازم دارد.

تحولات صنایع دستی از چند منظر ساختاری، مدیریتی و تعاریف و مفاهیم قابل توجه و آنالیز است. این آنالیز را زهرا تقدس نژاد، سعید شفیعا از دفتر مطالعات فرهنگ و آموزش (گروه ورزش، میراث فرهنگی و گردشگری) مرکز پژوهش های مجلس انجام داده اند.

در بخشی از این آنالیز ها به تحولات ساختاری و سازمانی پرداخته شده و آمد:

صنایع دستی از سال 1345 تا آخرین تحولات از نظر ساختاری، سازمانی و مدیریتی تغییرات زیادی نموده که به تبع آن فاقد رویه واحد و خط سیر قابل ارزیابی است.

بعلاوه تحولات آنالیز شده نشان می دهد که آخرین رویداد ساختاری مرتبط با سال 1385 است اما به واسطه اینکه لایحه اهداف، وظایف و اختیارات وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در مجلس شورای اسلامی در جریان است و این لایحه می تواند موجبات تحولات دیگری در حوزه صنایع دستی باشد اما راهبری حوزه مذکور از قالب معاونت خارج نخواهد شد.

این جابجایی های ساختاری نه تنها یاریی در بهبود شرایط صنایع دستی نداشت بلکه این تغییرات نتیجه ای جز انحلال شرکت سهامی صنایع دستی و انحلال 9 شرکت منطقه ای در بر نداشته است. عملاً مساله اصلی این تغییرات به طور خاص در دهه اخیر بیشتر از آنکه به توسعه محتوای صنایع دستی مرتبط باشد به تغییرات ساختاری و سازمانی اختصاص داشته است.

بدیهی است که تغییرات مکرر ساختاری و سازمانی، تغییرات مدیریتی را نیز به همراه دارد. جدول زیر تغییر مکرر شرایط مدیران حوزه صنایع دستی را نشان می دهد.

مدیران حوزه صنایع دستی در بازه بین سال 1345 تا 1401 که معادل 56 سال است، دارای دوره مدیریتی حدوداً دو سال بوده اند. بعلاوه با تأکید بر سابقه فعالیتی پیشین یا اندازه ارتباط رشته تحصیلی با حوزه های مدیریتی یا تخصصی مربوطه، تعیین است که کمتر از 25 درصد این افراد استانداردهای حداقلی برای راهبری این حوزه را داشته اند. بنابراین مهمترین آسیب های مدیریت این حوزه را میتوان در عدم ثبات مدیریتی، عدم تخصص گرایی و فقدان تحصیلات دانشگاهی مرتبط و کاربردی نسبت به حوزه صنایع دستی دانست.

با گذشت 56 سال از تأسیس سازمان صنایع دستی، هنوز تعریف جامعی برای صنایع دستی ارائه نشده و ارائه تعاریف متعدد و متفاوت، نشانه ای از این ادعا است. اولین تعریف در سال 1348 به وسیله شورای صنایع دستی ایران به توضیح صنایع دستی به آن رشته از صنایع اطلاق می گردد که تمام یا قسمتی از مراحل ساخت فرآورده های آن با دست انجام گرفته و در چهارچوب فرهنگ و بینش های فلسفی، ذوق و هنر انسانهای هر منطقه با توجه به میراث های قومی آنان ساخته و پرداخته می گردد، ارائه شده است.

در حالی که آخرین تعریف در سال 1396 در قانون حمایت از هنرمندان، استادکاران و فعالان صنایع دستی مصوب 1396 چنین است که صنایع دستی ایران مجموعه ای از صنایع هنری و دستی است که ضمن رعایت ضوابط شرعی و قانونی با موضوع خلاقیت، ذوق و زیبایی شناسی با بهره گیری از مواد اولیه قابل دسترس فراوری می گردد و فرآیند ساخت و فراوری محصول به صورت فردی یا گروهی عمدتاً با دست یا یاری ابزار مورد احتیاج انجام می گیرد

اما گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، در سال 1382 واژه هنرهای صناعی را گویاتر و کامل تر از واژه صنایع دستی دانست و هنرهای صناعی را به عنوان زیر مجموعه مهمی از هنرهای سنتی تعریف کرد. طبق تعریف این فرهنگستان، هنرهای سنتی با منشأ گرفتن از مبدأ واحد، محمل سیر و سلوکی فردی است که به وسیله دریافت شهودی بر مبنای آدابی معنوی و به شیوه استاد شاگردی انتقال می یابد و صورتی از تجلیات گوناگون زیبایی حقیقی را متناسب با شرایط زمانی و مکانی در اثر هنری متعین می سازد.

در حالی که صنایع دستی (هنرهای صناعی) بخشی از هنرهای سنتی است که با بهره گیری از فنون و مهارتهای متناسب و با قابلیت تکثیر غیر ماشینی در متن زندگی فردی و جمعی عرضه می گردد. جای توجه دارد که مطابق آئین نامه داخلی و ضوابط اجرایی شورای ارزیابی هنرمندان کشور، گروه هنرهای سنتی و صناعی را شامل یازده سرشاخه دانسته که شامل معماری سنتی و تزئینات وابسته به معماری، صحافی سنتی و جلدسازی و کاغذسازی، بافتنی ها و نساجی های سنتی، صنایع و آرایه های فلزی، چوبی، سنگی، شیشه ای، چاپ های سنتی، سفالگری، کاشی و سرامیک سازی، نگارگری و سازسازی است.

منبع: همگردی

به "آنالیز تحولات صنایع دستی از چند منظر ساختاری و مدیریتی و تعاریف و مفاهیم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آنالیز تحولات صنایع دستی از چند منظر ساختاری و مدیریتی و تعاریف و مفاهیم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید